چند جانبهگرایی، راه فریب امت اسلام
تاریخ انتشار: ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۴۹۵۰۸
اما پیش و بیش از هر چیز مصرفگرایی امری نفسانی و شیطانی علیه انسان، یعنی نابودگر جان و عقل، ضدآدمیت فردی و اجتماعی جامعه بشری است، نه تنها جامعه اسلامی بلكه هر اجتماعی. همچون سیستم و ساختاری مبتنی بر استثمار یا اسراف و اتلاف و پوچگرایی كنش میل هوسكار. این ساختار در اصل رفتاری اتفاقی و فردی از جنس لهو و لعب فرد جاهل نیست، محصول ضرورتهای اجتنابناپذیر سرمایهسالاری كالایی امروز سرمایهداری جهانی و نظام پیرامونی آویزان به آن است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اسلام حكیم از گناه اسراف حرف میزند و جامعه مصرفی نشان بهره سازمانیافته مستمر و ذاتی یك نظام استثماری از اسراف و بدترین نوع اسراف و عمل ویرانگر و ویرانگری و فساد روح فرد و جامعه و فساد در ارض است.
در ابن جا، پدیده نامعقول و نفس امركننده به بدكنشی و وسوسه شیطانی، یعنی امر اطاعت از«بت میل» و اهوا، آزاد از خرد، بدل به ابزار كور بردگی و اطاعت از قدرت حریص نظام سرمایهسالاری سودجوی جهانی و همدستان داخلیشان میشود.
سرمایهداری در خدمت رشد جامعه اسلامی و برآورنده نیازهای گوناگون علمی، فرهنگی، تكنولوژیك، آموزشی، بهداشتی، صنعتی و كشاورزی و تجاری و ... میتواند در سایه عقل عملی متعهد و دینی و یاریگر رفع نیازهای واقعی جامعهای عادل و سالم و سازنده بهشت برای سرمایهدار متقی و كوشا باشد، اما سرمایهسالاری طماع كه همه امكانات سیاسی و اقتصادی و تبلیغی را صرف تحریك میل و اسراف برای تولید انبوه اشیای بیهوده و فساد روان و تفكر و مصرفگرایی پوچ میكند، در حقیقت در حال جنگ با خدا به سود نظام فاسد ساختاری و گمراهی شیطانی روح و فكر جامعه توأمان است و مقدم بر جنگ با حكومت و مردم، در حال جنگ با خدا و اوامر الهی اسلام است.
پس جامعه مصرفی، ماهوا ضد آرمانهای بنیانی و تعهدات انقلاب اسلامی، ضد یكتاپرستی، ضد اسلام، ضد عدالت، ضد رشد ملت و البته ضد حكمرانی اصیل جمهوری اسلامی و راه امام خمینی و خواست امام خامنهای است كه همان راه قرآن و اهل بیت علیهمالسلام بوده است.
فرق نمیكند مصرفگرایی بر مبنای لیبرال دموكراسی غربی و غربیسازی جامعه جهانی، همچون جامعه مصرفی غرب باشد، یا استثمار میلیاردی انسان برای تولید كالای مصرفی پوچ جهت سود در بازارجهانی، به شیوه نظام كمونیستی و ضد الهی. ما موظفیم در بازی تغییر جهان تلاش خود را برای گریز از بردگی قدرت بكنیم و استقلال خود را بر اساس اسلام حفظ كنیم.
ما میدانیم امر تغییر عادلانه نظام الهی در جهان هرگز از ما ساخته نیست و امر اللهذود به عهده بقیها... الاعظم، امام موعود، حجتبن الحسنالعسكری(عج) است و تمدن عدل موعود كار ما نیست. ماباید با انجام تكلیف در عصر انتظار، مرحمت و مدد خدا و امام زمان را بر انگیزیم كه ما را در نظام كفر منحل نشویم.
چند جانبهگرایی میتواند به فریب امت اسلام برای بازی در نظم سرمایه سالاری واحد جهانی منجر گردد و ما را برده این نظام شیطانیتر كند و قربانی جامعه مصرفی نو سازد.
تنها وحدت مسلمانان بر گرد ولی فقیه عادل و مدبر، میتواند قطبی مستقل از وانموده و بازی كفر جهانی تشكیل و استقلال نسبی ما را به سود جامعهای سالمتر واسلامی رها از سلطه نظم نوین حفظ و از تضادها و امكانات قدرتهای جائر سرمایهسالار برای زندگی نسبتا دینی بهره جوید.
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: مصرف گرایی سرمایه سالاری جامعه مصرفی سرمایه سالاری جامعه مصرفی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۴۹۵۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تظاهرات در دانشگاههای آمریکا به چه معناست؟
فرارو- شمار قابل توجهی از تئوریسنها و تحلیلگران عرصه روابط بین الملل بر این باورند که نظام بین الملل در شرایط کنونی وضعیت به شدت حساس و خاصی را سپری میکند. در حقیقت، آنها بر این باورند که جهان در یک پیچ حساس تاریخی است که روند تحولات در آن سمت و سوهای جدیدی را نوید میدهند و به تدریج باید انتظار ظهور واقعیتهای تازهای را نیز داشت.
به گزارش فرارو، در این چهارچوب، جهان غرب به عنوان بنیانگذار اصلی نظام بین المللی کنونی جهان، موقعیت خود را به شدت در معرض خطر و تهدید میبیند. به بیان ساده تر، نظام بین المللی غربی جهان، تکانههای سختی را تجریبه میکند و هیچ بعید نیست که در سالهای آتی شاهد فروپاشی هژمونی این نظام بین الملل در عرصه جهانی باشیم.
در این رابطه، برخی اندیشکدههای معتبر غربی حتی به این مساله اشاره داشته اند که تا پایان دهه ۲۰۲۰ میلادی، هژمونی جهانی آمریکا از بین میرود و این کشور از حیث قدرت بین المللی، سقوط قابل توجهی را تجربه خواهد کرد.
با این همه، به طور خاص میتوان ۳ نشانه مهم و محوری از در خطر بودن هژمونی جهان غرب در چهارچوب معادلات کلان نظام بین الملل را شناسایی کرد.
۱. افول اخلاقی و اقناعیِ هژمونی غربیشاید هیچگاه به اندازه وضعیت کنونی، افول اخلاقی و قدرت اقناعی هژمونی جهانی غرب، آشکار نشده است. جنگ اوکراین در نوع خود نشان داد که تا چه اندازه قدرتهای غربی با لغات بازی میکنند و ملتهایی نظیر اوکراین را سپر بلای اهداف و منافع کلان خود میکنند.
با این حال، جنگ غزه تیر خلاصی به جهانی از تئوری پردزایهای غربیها با محوریت برسازی تصویری انسانی و آرمانی از خود در جهان بشریت بود. جهانی که مدعی بوده نقطه اوج کلیه ارزشهای متعالی و انسانی است و اساسا جهانِ مقابل آن چیزی جز اردوگاه شَر نیست. اکنون به وضوح مشخص شده که نه تنها دیگر ملتهای جهان آگاهی قابل توجهی را در مورد نفاق و استانداردهای دوگانه قدرتهای غربی پیدا کرده اند بلکه حتی در خاک خودِ قدرتهای غربی نظیر آمریکا نیز جامعه دانشگاهی و افکار عمومی، به نحوی گسترده علیه نظام حکمرانی این کشور و همدستی آن با جنایات گسترده صهیونیستها در جنگ غزه به پا میخیزند و یک نَه بزرگ را به آنچه دموکراسی و رویای آمریکایی ادعا شده و میشود، میگویند.
موضوعی که حقیقتا ضربهای بزرگ به گفتمان حکمرانی و سیاسی آمریکا است و تا حد زیادی موقعیت و جایگاه این کشور در عرصه نظام بین الملل را تضعیف و پوشالی بودن شعارهای دور و دراز و متعالی اش را پیش چشم همگان قرار داده است.
۲. ضعف اهرم رسانه برای هژمونی غربیهژمونی غربی در نظام بین الملل تا حد زیادی متکی به ابزار رسانه و تبلیغات بوده است. این در حالی است که در شرایط کنونی جریانهای سیاسی و رسانهای غربی دست به هر اقدامی میزنند تا افکار عمومی خود را قانع کنند که خروش و قیام علیه نظامهای حکمرانی غربی، گزینه خوب و درستی نیست و واقعیتها دقیقا همان چیزیهایی هستند که این نظامهای حکمرانی مطرح میکنند.
در سطوح نخبگانی و عمومی در جوامع غربی روندها و رویههای متفاوتی در حال شکل گیری هستند. موضوعی که هم تحت تاثیر استانداردهای دوگانه جهان غرب و هم متنوعتر شدن منابع دریافت اخبار و واقعیتها است. معادلاتی که همه و همه یک رکن مهمِ هژمونی غرب در نظام بین الملل که همان عنصر و اهرم تبلیغات است را از کار انداخته و از واقعیتهای تازهای رونمایی کرده است.
۳. حملات معنادار به جهانِ غیرغربیدر سالهای اخیر نظامهای حکمرانی در غرب و به طور خاص در آمریکا، حملات گسترده و بیمنطقی را علیه گسترش حضور و نفوذ و قدرت دیگر قطبهای قدرت در عرصه روابط بین الملل در دستورکار قرار داده اند. به عنوان مثال، جهان غرب به شدت نسبت به توسعه نفوذ ایران در منطقه غرب آسیا و یا مناطقی نظیر آفریقا و آمریکای لاتین حساس بوده و انواع و اقسام حملات تبلیغاتی و رسانهای را در این رابطه علیه ایران معطوف کرده است. در مورد چین نیز سال هاست که توسعه نفوذ این کشور در قارهای نظیر آفریقا، با حملات سنگین تبلیغاتی همراه شده و سعی شده تصویر یک بازیگر خطرناک از چین در قاره آفریقا ارائه شود. در مورد روسیه نیز عینا یکچنین رویکردی رواج دارد.
در این چهارچوب، همینکه جهان غرب و هژمونی غرب در عرصه نظام بین الملل، به این نقطه رسیده که با حملات تبلیغاتی و رسانهای به مصاف رقبای بین المللی خود میرود، گواهی روشن بر تضعیف اهرمهای میدانی و در دسترس آن است. موضوعی که به زعم برخی تحلیلگران برجسته حوزه روابط بین الملل، نمودی عینی از دست پاچگی غرب در مواجهه با واقعیتهای جدید نظام بین الملل را نیز به نمایش میگذارد.